قاصدک qAsedak


Sunday, October 31, 2004

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا 2004
انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این روزها هیحان بی سابقه ای پدید آورده که شاید در دهه های اخیر بی سابقه باشد. ازیک سو رقابت نزدیک کاندیدها و تاکتیک های به کار گرفته شده و ازسویی اختلاف شدید برسر مسایل عمده به قطبی شدن بی سابقه جامعه انجامیده است. یک آمارگیری قبل از انتخابات که در روزنامه واشینگتن پست چاپ شده نشان می دهد که جنگ عراق(22%)، وضعیت اقتصادی و کار(21%)، مبارزه با تروریسم (20%)، وبهداشت و آموزش (15%) به ترتیب مهمترین مسئله برای رای دهندگان می باشند. اما واقعیت آن است که بیش از 50% مردم صرفنظر از مواضع کاندید ها تصمیم خودرا براساس نفرت از کاندیدای رقیب گرفته بودند.

با این وجود درحالیکه بیش از هفتاد درصد مردم جهان در آمارگیری های غیر رسمی به طور قاطع جان کری را بر جرج بوش ترجیح می دهند مردم خود آمریکا دراین مورد توافق نظر ندارند. آمارگیری هایی که از طریق تلفن صورت می گیرد تا ساعاتی قبل از شروع رسمی انتخابات دو کاندیدا را در تساوی کامل نشان می دهد. در گزارش های منتشره تاکنون تفاوت ها از محدوده تخلفات آماری فراتر نرفته و پیش بینی برنده را عملا غیر ممکن ساخته است. البته دموکرات ها نتایج این آمارگیری ها را عمدتا ناشی از روش کسب اطلاعات می دانند و به این نکته اشاره می کنند که تلفن های همراه از نمونه گیری های سنتی کنارگذاشته شده اند در حالیکه یک آمارگیری غیررسمی نشان داده که تا 70% این گروه را طرفداران جان کری تشکیل می دهند. نکته مورد توجه دیگر آن است که تلاش هردو حزب و بویژه دموکرات ها در بسیج کسانی بوده است که بطور معمول در انتخابات شرکت نمی کرده اند. برای دموکرات ها این هدف شامل جوانان و اعضای اقلیت های نژادی است. این گروه ها هم چون دارندگان تلفن های همراه در بیشتر آمارگیری ها غایب هستند چرا که سابقه رای دهی قبلی شان در لیست ها نیامده وبه همین دلیل در نمونه های آماری لحاظ نمی شوند و اکنون هم که به شرکت در انتخابات تشویق شده اند حزب سیاسی دیگر و بویژه جمهوری خواهان با شیوه های مختلف سعی در انحراف ایشان دارند. گزارش ها حاکی است که تعداد ثبت نام شده های جدید نزدیک به 20% افزایش نشان می دهد که اکثرا به سناتور کری تمایل دارند. تجربه نشان داده است که جمهوریخواهان معمولا به حزب خود متعهد تر بوده و از دسیپلین مذهبی بیشتری برخوردارند حال آنکه رای دهندان دموکرات به واسطه تمایلات لیبرالی خود فقط در موقع احساس خطر است که کنج راحت خویش را ترک می کنند بنابراین تمام امید دموکرات ها در آن است که در روز سه شنبه بتوانند هرچه بیشتر این گروه از مردم را به حوزه ها بکشانند که یادآور انتخابات سال 1960 و انتخاب جان اف کندی در مقابل نیکسون است. در آن سال هم با وجود آنکه آمارها هردو کاندید را برابر هم پیش بینی کرده بود کاندیدای پرانرژی دموکراتها موفق شد عده کثیری از مردم را به حوزه ها کشانده و پیروز نهایی باشد کاری که ال گور در سال 2000 از آن عاجز ماند. به هر صورت باید منتظر ماند و نتایج انتخابات را پس از بسته شدن حوزه ها مشاهده کرد. آنچه در حاشیه انتخابات امسال باعث نگرانی است یکی هم چالش های حقوقی است بطوریکه هزاران وکیل دادگستری از طرف دو حزب به حوزه های انتخاباتی بسیج شده اند تا نتایج را به هرشکل که بتوانند به نفع کاندیدای مورد نظر خود برگردانند. برخی معتقدند که نتایج تا ماه ها پس از انتخابات هم مشخص نخواهد شد که دراین صورت یادآور دوره قبل خواهد بود که سرانجام سرنوشت به قلم قضات دیوان عالی آمریکا نوشته شد.
از جمله گروه های قومی که به شدت در انتخابات اخیر فعال شده اند جامعه ایرانیانی است که شهروندی آمریکا را پذیرفته اند. درست همانند جامعه میزبان خط وابستگی سیاسی و حمایت از کاندیدای وابسته از میان این گروه هم گذشته و ایشان را به دودسته تقسیم کرده است. انتخابات اخیر برای اولین بار ایرانیان دموکرات را متشکل کرد و آنان را درایالات مختلف به فعالیت سیاسی وا داشت. این تمایل نه تنها براساس منافع گروهی بعنوان تبعه آمریکا و بلکه بر پایه سیاست خارجی جورج بوش و خطر تهاجم نظامی به ایران شکل گرفته است. ایرانیان جمهوریخواه که به طور سنتی از اقشار متمایل به رژیم سابق و یا از سرمایه دارانی هستند که منافع طبقاتی شان را در حزب جمهوریخواه می بینند و سال ها است که در این حزب متشکل شده اند درست بر خلاف آنچه دموکرات ها را بسیج کرده از جورج بوش حمایت می کنند. برخی از ایشان که محافظه کار مالی شناخته می شوند به خاطر سیاست های ضد مالیاتی جمهوریخواهان در این اردو قرار می گیرند و اما بخشی هم هستند که صرفابراساس مواضع سیاسی و امیدی که به تغییر رژیم ایران دارند به بوش و نومحافظه کاران رو آورده اند و به شدت از ایشان حمایت می کنند. گرچه آمار مشخصی از این گروه دردست نیست اما براساس مشاهدات غیر علمی می توان ادعا کرد که این گروه اکثرا در جنوب کالیفرنیا و تحت تاثیر رسانه های سلطنت طلب آن خطه نیرو گرفته اند. علاوه براین گروه جالب است که به تمایل ایرانیان داخل کشور هم توجه شود. به عنوان شاهد این مدعا هم میتوان به رای گیری غیررسمی اشاره کرد که وسیله بی بی سی صورت گرفته در این آمارگیری اینترنتی که بیش از 75 هزار نفر ازسراسر جهان در آن شرکت جسته اند تنها گروه زبانی که به جورج بوش تمایل نشان داده اند همانا فارسی زبانان هستند. نتایج این سرشماری که در سایت های بی بی سی به زبان های مختلف صورت گرفته نشان می دهد که در حالیکه 72% کل شرکت کنندگان جهان به جان کری و فقط 20% به بوش رای داده اند، فارسی زبانان به عکس 50% طرفدار بوش و 43% به کری تمایل نشان داده اند. نزدیک ترین گروه زبانی دیگر به فارس ها هم طبیعتا روسها بوده اند اگر به یادآوریم که ولادیمیر پوتین و حسن روحانی اخیرا از انتخاب آقای بوش استقبال کردند.

واما مهمتر از همه آن است که آمریکائیان ایرانی تبار هم سرانجام به سیاست های داخلی ایالات متحده وارد شده و برای اولین بار در آستانه راهیابی به کنگره قرار گرفته اند، موفقیتی که قبلا در بسیاری از کشورهای اروپایی نسیب ایرانی تباران شده بود امروز هم در انتظار گلی عامری (یزدی) قرار دارد که برای یک کرسی مجلس نمایندگان مبارزه می کند. خانم عامری هم با حمایت مالی ایرانیان جنوب کالیفرنیا و اما برای انتخاب از ایالت اورگان با یک نماینده دموکرات مبارزه می کند. متاسفانه وی ازمواضع راست حزب جمهوریخواه حمایت کرده و مدافع سیاست های خارجی جورج بوش است. به هر صورت باید موفقیت ایشان را که تا این مرحله از مبارزات انتخاباتی بالا آمده به فال نیک گرفت و در انتظار حضور هرچه فعالتر ایرانیان در عرصه سیاسی ایالات متحده بود.



........................................................................................

Comments: Post a Comment

Home